ضمائر نا معین( indefinite pronouns) ضمائر که به یک شخص شی یا مکان خاصی اشاره نمیکند
all, each مثال: every body enjoyed the cansert بعد از ضمائر نا معین از افعال مفرد استفاده میکنیم nobody was enjoyed in the accident was مفرد آمده چون قبلش ضمیر نا معین آمده نکته:اول شخص و سوم شخص was می آید سری any در جملات مثبت به معنای هر و در جملات منفی و سؤالی به معنای هیچ به کار میروند. I didn't tell any one your secret رازت را به هیچ کس نگفتم سری no این نوع ضمائر تنها در جملاتی با فعل مثبت به کار میروند اما معنای منفی به جمله میدهند. no body was injured in the accident قید ها (adverb) صفت برای اسم قید برای فعل حالت و چگونگی فعل را نشان میدهد( در برخی مواقع صفت یا قید دیگری را توصیف میکند.) قید حالت( adverb of manner) ساختار: adj صفت +ly he derive carefullyقید تکرار(adverb of frequency) تناوب انجام کاری را نشان میدهد I sometimes play football من گاهی وقت ها فوتبال بازی میکنم he never go to Tehran او هرگز به تهران نمیرود قید شدت یا کمی (adverb of degree) این قید ها معمولا قبل از صفت یا قید دیگری قرار میگیرند very, so, much, any, no, a bit, almost, too, enough he is very handsome او خیلی خوشتیپ است too: قبل صفت یا قید دیگری می آیدو معمولا پس از آن عبارت مصدری قرار میگیرد.بار منفی به جمله میدهد.یعنی انجام عبارت مصدری غیر ممکن میشود. مثال: it is too cold to go out هوا آنقدر سرد است که نمیتوان بیرون رفت. :enough پس از صفت یا قید دیگری می آید و معمولا پس از آن عبارت مصدری قرار میگیرد و بار مثبت به جمله میدهد. انجام عبارت مصدری ممکن میشود. the book is small enough to go in to my packet کتاب به قدری کوچک است که در جیب من جا شود. قید مکان(( adverb of place محل انجام کاری را نشان میدهد I want to go upstairs میخوام به طبقه بالا بروم قید زمان( (adverb of time زمان وقوع فعل را مشخص میکند he came home before dark قید جمله((adverb of sentence
در ابتدای برخی جملات می آید و مربوط به کل جمله میشود of course , certainly, surely مطمئن, absolutely, maybe, how ever, in fact کلماتی کهlyدارنداما قید نیستند. silly, ugly, motherly, fatherly, kingly, friendly, lovely he speaks in a friendly way fashion manner او صمیمانه صحبت میکند. قید های نا منظم: قید هایی که شکل آنها همانند صفت هاست hard fast early late he is fast صفت he types fast قید حالت نکته hardly هم یک قید است به معنای به ندرت، اندک good well< well نکته:زمانی که در مفهوم سلامت بکار رود میتواند صفت شود she is not well she has headache حروف ربط(( conjunctions اول حروف ربط همپایه( (co ordinate در مواقعی استفاده میشوند که بخواهیم کلمات عبارات،و جمله واره های مستقل و وابسته( از لحاظ ساختاری برابر) را بهم وصل کنیم.
playing soccer or watching movies are his favorite hobbies
وابسته ساز(( subordinate برای نشان دادن یک رابطه جمله واره مستقل و یک جمله واره وابسته استفاده میشود.در واقع ابتدای جمله واره وابسته می آیند. if, as, because, although , once, when, where, before, why, who, whom I take medicine because I'm sick هم آیند جفتی( (correlate این نوع حروف ربط غالبا دو به دو باهم بکار میروند either or neither nor not onlybut olso both and she wants either sandwich or pizza
قیدهای با حالت مقایسه ای بی قاعده
:
ساختارهای بی قاعده
در زبان انگلیسی سه صفت، قید بی قاعده دارند. جدول زیر این صفات و شکل قید آنها را نشان میدهد:
جدول ضمایرحمايت ازوب
انتشارو کپي با لينک زيربلامانع است
WWW.VWORK.LXB.IR
|